کوبیسم چیست؟
کوبیسم (Cubism) یا حجم گرایی از معروف ترین سبک های هنر نقاشی در صد سال اخیر است و به عنوان انقلابی ترین جنبش هنری قرن بیستم به شمار می آید. سبک کوبیسم بدین شکل است که موضوعات نقاشی، در قالب اشکال هندسی شکسته و روی هم افتاده و به صورت نامشخص ترسیم می شوند. هنرمندان این سبک با استفاده از فرم های زاویه دار و سطوح شکسته و چندین زاویه دید مختلف از یک شیء به طور همزمان آثاری راخلق کرده و رنگ ها را محدود می کردند. آن ها به این نتیجه رسیده بودند که نه تنها باید چیزها را همه جانبه دید بلکه باید پوسته ی ظاهر را شکافت و به درون نگریست. عقیده کلی کوبیست ها کنار گذاشتن سنت قدیمی پرسپکتیو یا علم مناظر و مرایا بود که از دوره ی رنسانس بر کلیه ی آثار هنری سایه افکنده بود.
مکتب کوبیسم را پابلو پیکاسو (Pablo Picasso) نقاش اسپانیایی و ژرژ براک (Georges Braque) نقاش فرانسوی، در سال های 1907 و 1908 پایه گذاری کردند. آن ها سپس هنرمندانی چون ژان متزینگر، آلبر گلز، روبر دلونه، آنری لو فوکونیِر، فرنان لژه و خوان گریس را نیز با خود همراه کردند.
آخرین آثار پل سزان (Paul Cézanne) قبل از مرگش، تحت تاثیر مکتب کوبیسم نقاشی شده اند، بنابراین بسیاری او را پیشگام سبک کوبیسم می دانند. او برای اولین بار شیوه ای را در نقاشی خلق کرد که مورخان هنر آن را ”Passage” (گذرگاه) نامیده اند. در این شیوه گاهی قسمت هایی از تابلو بدون رنگ رها می شوند، برای مثال فاصله ی میان دو کوه، خالی می ماند به گونه ای که صخره و هوا در هم ادغام شوند و از یکدیگر عبور کنند.
واژه ی کوبیسم توسط لویی وُسِل (Louis Vauxcelles) منتقد هنری فرانسوی در سال 1908 ابداع گردید. او پس از مشاهده ی نقاشی های کشیده شده توسط "ژرژ براک" که به تقلید از نقاشی های "پل سزان" بود، واژه ی کوبیسم را به کار برد. ریشه ی کلمه ی کوبیسم در واقع همان کیوب (Cube) به معنای اشکال مکعبی است که این اشکال هندسی را وُسِل در آثار براک مشاهده کرده بود و به تمسخر آن ها را «خرده مکعب های براک» نامیده بود. که این عنوان سپس توسط هنرمندان برای این سبک پذیرفته شد.
موضوعات نقاشی های کوبیسم تا سال 1910 قابل تشخیص بود اما در سال های 1910 تا 1912 این آثار توسط پیکاسو و براک انتزاعی شدند تا حدی که تنها به یک سری از سطوح روی هم افتاده با رنگ های عمدتا آبی، قهوه ای، خاکستری یا سیاه تک رنگ تبدیل شدند. آن ها سپس اشکالی چون اعداد و حروف را به نقاشی هایشان افزودند. آن ها بیش تر طبیعت بی جان را موضوع کار قرار می دادند و از بازنمایی نور و رنگ که دستاورد امپرسیونیست ها بود امتناع ورزیده و به نوعی تک رنگی رسیدند. از این رو سال های 1910 تا 1912 را دوران کوبیسم تحلیلی (Analytical Cubism) نامیده اند. در اواخر سال 1912 پیکاسو و براک «کلاژ کوبیستی» را که شیوه ای مدرن از هنر کلاژ بود پایه گذاری کردند. «کلاژ» که واژه ای فرانسوی به معنای «تکه چسبانی» بود به چسباندن تکه ای کاغذ و یا پارچه بر روی نقاشی اطلاق می شد. ولی اوج شیوه کلاژ، نقطه پایانی برای کوبیسم تحلیلی بود.
سپس دوران کوبیسم ترکیبی (Synthetic Cubism) بود که از سال 1912 تا 1914 ادامه یافت. در کوبیسم ترکیبی، به رنگ ها توجه بیش تری می شد که این دوره بیش تر نتیجه ی تلاش های "خوان گریس" بود. در این مرحله گریس می کوشید تا با نشانه های دلالت کننده بر یک شیء، تصویر آن را بازآفرینی کند، در حقیقت نقاشی با استفاده از حافظه ی بصری اش صورت می گرفت و به همین دلیل صورتی متفاوت از اشیای واقعی ارائه می شد که این تصویر ساختاری مستقل از همتای طبیعی خود داشت اما نشانه هایی از آن شیء را به دست می داد. در کوبیسم ترکیبی اشکال انتزاعی برای نمایش اشیا، به شیوه ای جدید با یکدیگر ترکیب می شوند.
در سال 1910 که پیکاسو تابلوی معروف (پرتره امبروز ولارد) (Portrait of Ambroise Vollard) را نقاشی کرد، زبان کوبیسم کمی تغییر یافت و واضح تر گردید، در این اثر پیکاسو چهره انسانی را به اشکال هندسی متعددی تقسیم کرده بود که هیچ کدام از این اشکال، سه بعدی بودن را که یکی از ملزومات مکعب است، نشان نمی داد. در این مرحله از کوبیسم تحلیلی مشخص شد که در کوبیسم اصلا مکعبی وجود ندارد بلکه در نقاشی های سبک کوبیسم، تصاویر دو بعدی بوده و از پرسپکتیو استفاده نمی شود. آثار پیکاسو و براک عمدتا تک رنگ بود اما "خوان گریس" نقاشی هایی با ترکیب رنگ های روشن می کشید و نقاشی های او شباهت زیادی به آثار دوستش "آنری ماتیس" داشت.
تصویر زیر«پرتره ی امبروز ولارد» اثر "پابلو پیکاسو" می باشد:
در میان نقاشان کوبیست، نقاشی به نام "روبر دلونه" از نخستین نقاشانی بود که به رنگ توجه زیادی می کرد و آثار او حد فاصلی میان «کوبیسم تحلیلی» و «کوبیسم ترکیبی» بود. توجه به رنگ در کنار اشکال هندسی در سبک کوبیسم، روشی نوین در این سبک را پدید آورد که ترکیبی از هنر انتزاعی و کوبیسم بود که اورفیسم (Orphism) نام گرفت و پایه گذار آن "روبر دلونه" بود.
کوبیسم در فرانسه متولد شد اما به سراسر اروپا راه یافت. کوبیسم در ایتالیا با عنوان فوتوریسم (آینده گرایی)، در روسیه به نام سوپره ماتیسم (والاگرایی) و کانستراکتیویسم (ساخت گرایی)، در آلمان به عنوان اکسپرسیونیسم و در انگلستان به نام ورتیسیسم (دوران گری) ظهور پیدا کرد. علاوه بر نقاشی، سایر هنرها نظیر مجسمه سازی، معماری، عکاسی و ادبیات نیز تحت تاثیر جنبش کوبیسم قرار گرفتند.
- مشهورترین اثر هنری پیکاسو در مکتب کوبیسم (گرنیکا) بود که در سال 1937 خلق شد و واکنش فوری او به اعمال وحشیانه ی نازی ها و بمباران شهرک گرنیکا در شمال کشور اسپانیا بود. این تابلو سیاه و سفید نقاشی شده است و ابعاد آن 3.5 متر در 7.5 متر می باشد. این تابلو در حال حاضر در موزه ملکه سوفیا در شهر مادرید در کشور اسپانیا نگهداری می شود.
- خانه های روستای لستک اثر "ژرژ براک" که در سال 1908 کشیده شد نیز در سبک کوبیسم بسیار معروف است که در این اثر، براک تاثیر دوشیزگان آوینیون پیکاسو و آثار پل سزان را به نمایش می گذارد. این نقاشی رنگ روغن در بنیاد هرمان و مارگریت روپف (Hermann and Margrit Rupf) در شهر برن در کشور سوئیس نگهداری می شود.
- ویولون و پالت اثر ژرژ براک نیز از آثار مطرح در سبک کوبیسم می باشد. در سال 1909 پیکاسو و براک با یکدیگر همکاری کردند و نقاشی هایی از صحنه های داخلی موسیقی نظیر آلات موسیقی یا برگه های نت موسیقی را ترسیم کردند.